صفحه اصلی > اقتصادی و اجتماعی : در جستجوی هلن از بروجن تا نیویورک(قسمت ششم)

در جستجوی هلن از بروجن تا نیویورک(قسمت ششم)

در جستجوی هلن از بروجن تا نیویورک(قسمت ششم)

تالیف:عباس بحرینی بروجنی

در سال ۱۳۱۸ شمسی دکتر بختیار به عنوان جراح ارشد شرکت نفت ایران و انگلیس به خوزستان آمد . ابتدا در آبادان بود و از سال ۱۳۲۱ شمسی در بیمارستان شرکت نفت مسجد سلیمان به خدمت پرداخت .مرحوم دکتر بختیار تا سن ۹۰ سالگی در خوزستان و مسجد سلیمان ماند و در سال ۱۳۴۱ شمسی به تهران بازگشت . در اسفند سال ۱۳۴۲ طی مراسمی از خدمات دکتر بختیار در دانشگاه تهران تقدیر به عمل آمد و سالن آناتومی دانشکده پزشکی به نام ایشان نام گذاری شد . دکتر ابوالقاسم بختیار سرانجام در سن ۹۹ سالگی در سال ۱۳۴۹ شمسی در گذشت.

دکتر ابوالقاسم بختیار

در کتاب « زندگینامه مشاهیر رجال پزشکی معاصر ایران » سن فوت ۱۰۵ سالگی ذکر شده است.) و همانند تمام بختیاری ها ، به فردوسی و شاهنامه عشق می ورزید. به همین خاطر و بنا به وصیت او ، فرزندانش مرحوم بختیار را در جوار تربت حکیم ابوالقاسم فردوسی به خاک سپردند. تا خاک وجودش با خاک شاعر حماسه سراى ایران ، فردوسى درهم آمیزد. که آرزویش این بود. در نامه اى که او سال ها بعد از ایران براى پسرش در آمریکا نوشته است، شرح دشوارى هاى سر راه او و میزان مقاومت وى را مى توان به خوبى دریافت. او براى فرزندش در تاریخ ۲۶ سپتامبر ۱۹۵۳م چنین نوشته است:

« درسن ۱۹ سالگی من فروشنده دوره گردی در کوه های بختیاری بودم که هزاران رویا درسرداشتم . زمانی که به امریکا رسیدم من فقط مدرک دیپلم دبیرستان امریکایی تهران را داشتم بدون پول ، بدون آشنا و هیچ کس نبود که از من حمایت کند اما بر آن بودم که پزشکی را بیاموزم و هیچ کس در این کره ی خاکی نمی توانست مرا از راهی که درپیش گرفته بودم منحرف سازد ، هنگامى که نخستین بار براى اخذ پذیرش تحصیلى نزد رئیس دانشگاه کلمبیا رفتم او به من گفت که رشته تحصیلى بسیار سختى را انتخاب کرده ام و باید آن را تغییر دهم. اما من به او گفتم که پیروزى یا مرگ هدف من است و رشته تحصیلى ام را تغییر نمى دهم حتى اگر مجبور باشم تا پایان عمر زندگى ام را براى رسیدن به آن مصروف دارم.»

ماده تاریخ مرگ دکتر ابوالقاسم بختیار را حسین قلی مشفق ضرغام بروجنی چنین سروده است:

آوخ زشصت آسمان، این گوژ پشت بدکمان

تیری رها شد، ناگهان شد سینه ای آماج آن

روشن دلی جان باخته، با نامرادی ساخته

تن در بلا بگداخته، تا گشته شمع دودمان

مردی بزرگ و نامور، یک عمر درسیرو سفر

اندوخته علم و هنر، درهر زمان، با هر زبان

آن بختیار نامجو، دکتر ابوالقاسم کز او

جزپاکی وخُلق نکو، نادیده کَس هرگز عیان

در علم طب ارشاد شد، چون بوعلی استاد شد

یکتا طبیب راد شد، در خدمت خلق جهان

آری، نبوغی این چنین، با همتی عشق آفرین

کم دیده کس روی زمین، ناورده دوران زمان

هم نام فردوسی ، ولی او شد حکیم فاضلی

وین یک طبیب کاملی، اکنون به یک جا هردوان

پیوسته هرشب تا سحر شهنامه را خواندی زبر

با کام خشک وچشم تر چون زند خوانی مغان

سالش چو افزون شد زصد گردون دون از خوی بد

و ازشومی بخل و حسد بگرفت عمرش را عنان

گفت از جهان چون بگذرم، تازه به فردوسی برم

درتوس باید بسترم،کاین آرزو دارم نهان

اکنون به میل و رای او، در توس بنگر جای او

درقُرب وی ماوای او، او را روان شد آرمان

ای خاک توس، این میهمان کاو هست گنجی شایگان

دارد زفردوسی نشان، او را پذیرا شو به جان

مشفق پی تاریخ او می کرد دائم جستجو

جم زاده آن نیک خو، درجمع آمد ناگهان

گفتا به پاس خدمتش، دیدم غریق رحمتش

از بهر سال رحلتش، یک زین دو مصرع را بخوان:

“دکتر ابوالقاسم مکان دارد به مُلک جاودان”

“دارد به مُلک جاودان، دکتر ابوالقاسم مکان”

1390 ه.ق

 

دکتر بختیار با داشتن هفت فرزند ، پس از متارکه با همسر اولش (البته در جلسه ای که مولف با فرزند ایشان دکتر لاله بختیار در سالن دانشکده پرستاری تهران به عنوان تجلیل از خدمات هلن برگزارشد دکتر لاله بختیار علت جدایی ابوالقاسم وهلن را پیش آمد جنگ جهانی دوم اعلام کرد ودو کتاب نسبتا قطور از نامه هایی که بین دکتر بختیار وخانم هلن رد وبدل گردیده توسط شرکت شید رخ به زبان انگلیسی به چاپ رسیده که امیدواریم روزی ترجمه و در اختیار علاقه مندان قرار گیرد). در سن ۷۰ سالگى با بى بى توران ضرغام یک زن بختیارى ازدواج کرد و ده فرزند هم حاصل این ازدواج بود. (سرگذشت هلن جفریز را بعد ها لاله بختیار در کتابى به نام «هلن توس: ادیسه اى از آیداهو تا ایران» منتشر کرد.

سه تن از فرزندان ایشان عبارتند از:

۱- دکتر لیلى بختیار، پزشک متخصص بیمارى هاى گوارش ، اولین فرزند ابوالقاسم بختیار، پزشک برجسته ایرانى مقیم آمریکا است.

۲- دکتر لاله بختیار ، متخصص روان درمانى وی همچنین کتاب ها و مقاله های متعدد درباره ی « تصوف » به نگارش در آورده است.

۳- دکتر جمشید بختیار (روانپزشک )

این سه نفر روایت و داستان زندگى پرنشیب و فراز پدر را به صورت کتابی با عنوان « ابوالقاسم توس: سفر حماسى دکتر ابوالقاسم بختیار » به یاد بود پدر به رشته تحریر درآوردند. یک نسخه از این کتاب هم اکنون در موزه پزشکی دانشگاه تهران قرار دارد که سرکار خانم فاطمه  احمدی (کارشناس محترم موزه) تعدادی از عکس های این کتاب را که به زبان انگلیسی است در اختیار مولف قراردادند. در این کتاب به رویدادهای مهم و مرتبط با ایل بختیاری نیز پرداخته شده است.

انتشار با ذکر منبع بلا مانع است.

پایگاه خبری سریر ایران https://eitaa.com/nursech

سریر ایران

پست های مرتبط

چرا می گوییم از شیر آب خوردیم

چرا می گوییم از شیر آب خوردیم جمعیت تهران تا زمان «آقا…

۱۲ فروردین ۱۴۰۳

در جستجوی هلن ، از بروجن تا نیویورک(قسمت دهم)

در جستجوی هلن ، از بروجن تا نیویورک(قسمت دهم) تالیف : عباس…

۶ فروردین ۱۴۰۳

در جستجوی هلن ، از بروجن تا نیویورک(قسمت نهم)

در جستجوی هلن ، از بروجن تا نیویورک تالیف: عباس بحرینی بروجنی…

۲۰ اسفند ۱۴۰۲

دیدگاهتان را بنویسید