صفحه اصلی > اقتصادی و اجتماعی : در جستجوی هلن ، از بروجن تا نیویورک(قسمت دهم)

در جستجوی هلن ، از بروجن تا نیویورک(قسمت دهم)

در جستجوی هلن ، از بروجن تا نیویورک(قسمت دهم)

تالیف : عباس بحرینی بروجنی

پرستاری مدرن در شرایطی در ایران پدیدار می­شود که کشور عرصه وقوع تحولات بزرگ سیاسی اجتماعی است. جنگ، قحطی و خشکسالی در ایران باعث بوجود آمدن شرایط بحرانی و گسترش بیماریها گردیده بود و نیاز فزاینده به خدمات بهداشتی درمانی در کشور بخصوص در شمال غرب و شمال کشور احساس می­شد.  این نیازکه خارج از توان پاسخگویی سیستم درمانی کشور بود، منجر به وارد عمل شدن گروههای مختلفی از جمله گروههای مذهبی و نیروهای نظامی خارجی در امور درمانی می­شود. هر کدام از این گروهها در ارائه خدمات خود انگیزه­های خاص خود را داشتند. صرف نظر از اهداف این گروهها، یکی از نتایج بدست آمده از فعالیت آنها در کشور، آغاز “پرستاری مدرن” در ایران است. اگرچه جامعه ایرانی در ابتدا درمقابل پذیرش اشتغال فرزندانشان در حرفه پرستاری  از خود واکنش نشان می­دهد، اما عوامل دیگری از جمله شروع عصر تجددطلبی، آشنایی مردم با مظاهر مدرنیته و روشنگری نشریات در این راه اثر تسهیل کننده دارد. بنابراین می­توان اینطور استنباط کرد که ظهور “پرستاری نوین” در ایران، یک پدیده چند علتی در یک مقطع تاریخی است. اگرچه جنگ­های جهانی به عنوان عوامل تسهیل­گر این جریان بود، اما نمی­توان از نقش تحولات اجتماعی که در بطن جامعه در حال شکل گرفتن بود، غافل شد. پرستاری نوین ایران و آموزش آکادمیک پرستاری، در چنین فضایی با حضور پرستارانی از کشورهای خارجی شکل می­گیرد. پرستاران خارجی تاثیرگذار بر این پدیده را می­توان به دو گروه عمده تقسیم کرد. یک گروه پرستارانی مانند “مری برد” و “مک ناگتون” که در ارائه خدمات پرستاری و معرفی آن به جامعه نقش داشتند. و گروه دوم شامل پرستارانی چون ولز، فالتون و ستزلر هستند، که مستقیما در آموزش پرستاری شرکت داشتند. اگرچه نمی­توان نقش شخصیت­های سیاسی را در گسترش پرستاری ایران از نظر دور داشت، اما دلایل و اسناد تاریخی مستحکمی وجود دارد که نشان می­دهد شروع آموزش پرستاری ایران در ابتدا یک برنامه دولتی نبوده، و به همین دلیل پایتخت با تاخیر چندین ساله به آموزش پرستاری رو می­آورد.

مطالعه تاریخ معاصر نشان می­دهد که چگونه پاسخ به یک نیاز اجتماعی، و در یک برهه از تاریخ حساس کشور، تحول کمی و کیفی پرستاری را رقم می­زند.  پدیده­ای که در طی تحولات اجتماعی سالهای بعد در مسیری غیر قابل بازگشت قرار می­گیرد، و خود را بصورت یک دیسیپلین دانشگاهی در نظام آموزش عالی کشور تثبیت می­کند.

فصل پنجم

ابوالقاسم وهلن

آشنایی با ایالت آیداهو زادگاه بانو هلن

آیداهو (به انگلیسی: Idaho) ایالتی است از ایالت‌های غرب آمریکا. مرکز و شهر بزرگ آن بویسی است. این ایالت در سال ۲۰۱۷ میلادی یک میلیون هفتصد هزار نفر جمعیت داشت. جمعیت شهر بویسی ۲۲۳ هزار نفر است.

ایالت آیداهو در منطقه شمال غربی ایالات متحده قرار دارد و از شرق و شمال شرقی با مونتانا، از سوی شرق با وایومینگ، از جنوب با نوادا و یوتا، و در غرب با واشینگتن و اورگان هم‌مرز است.

پیشینه

نام این ایالت از زبان بومیان شوشونی منطقه گرفته شده، و از Ee-da-how به‌معنای «بنگر! خورشید بر روی کوه می‌نشیند» می‌باشد.

یک دسته از پیشگامان پوینده نخستین آمریکایی بودند که به سرپرستی کلارک در سال ۱۸۶۰ به این سرزمین رفتند. نخستین ماندگاران آن ایالت نیز عبارت بودند از جویندگان خز، بازرگانان خز، و مبلغین مذهبی که به تدریج نزدیک معادن آن شهرک‌هایی به وجود آوردند. متصل شدن راه‌آهن غرب به این ایالت و نیز توسعه شبکه آبیاری سبب شد که عده بیشتری به این ایالت بروند و در آنجا ساکن شوند. آیداهو در سال ۱۸۹۰ چهل و سومین ایالت ایالات متحده آمریکا شد. آیداهو در ۱۹۵۱ مشهور شد زیرا در آن سال در جنوب این ایالت نخستین بار تولید برق را با انرژی اتمی آزمایش کردند.

جغرافیا

ایالت آیداهو و سرزمین کوه‌های برف‌پوش، دامنه‌های پر از جنگل، خشک‌رودها و دره‌های عمیق، رودهای فراوان و دریاچه‌های زیباست. این ناحیه از کشور آمریکا بیش‌تر سرد و کوهستانی است. آبشارهای شوشون در این ایالت از آبشارهای نیاگارا بلندترند. چشمه‌های آبگرم و پهنه‌های عظیم گدازه‌ای که در این سرزمین هست همه نشان می‌دهند که این ایالت کوه‌های آتشفشانی داشته‌است. جنگل ملی کاریبو-تارگی در این ایالت قرار دارد. آیداهو ایالت بزرگی است و از نظر وسعت چهاردهمین ایالت آمریکا است اما جمعیت آن فراوان نیست. بویسی مرکز این ایالت و بزرگترین شهر آن است این شهر حدود نفر جمعیت دارد. با آنکه آیداهو کوهستانی و خشک است اما مهم‌ترین شغل مردم آن کشاورزی است. اهالی آن به وسیله آبیاری زمین‌های بایر را به زمین‌های حاصلخیز تبدیل کرده‌اند. بزرگترین ناحیه کشاورزی آیداهو در پیرامون رود اسنیک و شاخه‌های آن قرار دارد. معروف‌ترین محصولات آیداهو سیب زمینی و پرارزش‌ترین محصول آن گندم دیمی است. بسیاری از مردم آیدا به ویژه ساکنان اطراف رود اسنیک گاوسرا دارند. بعضی از گاوسراهای آیداهو بیش از هزار هکتار وسعت دارند. در آیداهوی جنوبی شغل بسیاری از روستاییان لبنیات‌سازی است. این ایالت چند کارخانه برای تهیه آرد و کارخانه چغندر قند دارد. چون جنگل در آیداهو فراوان است کارخانه چوب‌بری نیز بسیار دارد. این ایالت از نظر کانی‌های مانند نقره، روی و فسفات نیز غنی است.

کوهستانی که در ایران به نام پرستار آمریکائی نامگذاری شد

هلن بختیار در سال های دهه 1950 به عنوان پرستار در منطقه بختیاری خدمت کرد

نوشته هوارد سینکوتا

خبرنگار ویژهAmerica.gov

واشنگتن – داور ایران اردلان (داوراردلان ایران davar ardalan که هم اکنون به عنوان تولید کننده ایرانی –آمریکایی وتهیه کننده ، نویسنده وروزنامه نگار فعالیت میکند(زاده 1آوریل 1964) است. اردلان تاکنون سه کتاب نیز منتشر کرده‌است، که یکی از آنها به‌نام «نام من ایران است” (زندگی نامه وی)می باشد. وی در دوره کوتاهی کارمند سازمان صدا و سیمای ایران نیز بوده‌است. اردلان دانش‌آموخته دانشگاه نیومکزیکو است. مادر او لاله بختیار از اسلام‌شناسان شناخته شده در ایالات متحده بشمار می‌آید. پدر بزرگ و مادربزرگ اردلان، بنام‌های دکتر ابوالقاسم بختیار و هلن جفریز بختیار از پزشکان مشهور زمان خود محسوب می‌شدند و به عنوان بنیانگذاران نخستین بیمارستان خصوصی ایران در شهر تهران نیز شناخته می‌شوند.

داستان هائی را که توسط هلن جفریز بختیار مادر بزرگ استثنائی او، گفته می شد به خاطر می آورد. بختیار از ماجرا های خود به عنوان یک همسر، مادر و پرستار بیمارستان در سال های دهه 1930 در تهران، و فعالیت به عنوان پرستار بهداشت عمومی در همکاری با برنامه کمک های فنی “اصل چهار” ایالات متحده در دهه 1950، در منطقه بختیاری در جنوب غربی ایران صحبت می کرد.

اردلان در شرح خاطرات خود از بزرگ شدن در دو کشور به نام “نام من ایران است،” بعد ها نوشت که مادر یزرگ او “اغلب از زیبائی های دست نخورده گل های وحشی، گل های آبی رنگ و گل های زرد آلاله؛ رزها و شکوفه های وحشی … غوغای صدای زنگ ها و آهنگ ها سخن می گفت. برای ساعت ها او زنان عشایری را که به بافتن قالی های معروف بختیاری سرگرم بودند، نظاره می کرد.

سال گذشته، اردلان و دیگر اعضای خانواده در ایالات متحده از نام گذاری یک کوهستان و جنگل پیرامون آن در نزدیکی شهر اصفهان  به نام “کوه هلن” به افتخار هلن بختیار، به خاطر خدمات پیشگامانه وی در زمینه بهداشت عمومی با برنامه اصل چهار در برخی از روستاهای بسیار دور افتاده ایران، ، مطلع شدند.

داور ایران اردلان در گزارشی در رادیو ملی عمومی ایالات متحده گفت: “فکرش را بکنید، ناگهان بفهمید یک ایل عشایری نام مادر بزرگ شما را بر روی یک کوه گذاشته باشد. این میراث زنی است که در اوایل قرن بیستم در وایزر ایالت ایداهو به دنیا آمده است.

هلن و ابوالقاسم 

هلن بختیار هنگامی که با برنامه اصل چهار به ایران سفر کرد، با این کشور غریبه نبود. وی در 1927، زمانی که در شهر نیویورک پرستاری 22 ساله بود، خانواده خود را با ازدواج خویش با یک دکتر ایرانی که 30 سال از وی مسن تر بود، حیرت زده کرد. ابوالقاسم بختیار، شوهر وی، در مناطق دور افتاده منطقه ایل بختیاری بزرگ شده بود. وی انگلیسی را پس از سنین جوانی فرا گرفت و یک بورس تحصیلی برای ایالات متحده دریافت داشت. او در سن 45 سالگی از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد.

در سال 1932، ابولقاسم و هلن بختیار به تهران بازگشتند و در آنجا یکی از اولین بیمارستان های خصوصی را در کشور ایجاد کردند. هلن در حالیکه ادارۀ خانواده ای را با هفت فرزند به عهده داشت در این بیمارستان به عنوان پرستار و متخصص بیهوشی نیز کار می کرد. در اوایل جنگ جهانی دوم وی به ایالات متحده باز گشت. هرچند ابولقاسم و هلن پس از جنگ از یکدیگر جدا شدند، ولی آنها دوستان نزدیک یکدیگر باقی ماندند و توافق کردند که هر هفت فرزند آنان به تحصیلات خود در ایالات متحده ادامه دهند.

اصل چهار

هلن بختیار با داشتن تحصیلات عالیه در زمینه بهداشت عمومی علاقه مندی پابر جای خود به ایران و فرهنگ ایرانی، با اشتیاق به برنامه اصل چهار که توسط پرزیدنت ترومن در سخنرانی مراسم گشایش  دورۀ تصدی وی در 1949اعلام شد، پاسخ مثبت داد.

دیوید مک کالو، شرح حال نویس؛ نوشت که ترومن در سخنرانی خود چهار هدف را برای سیاست خارجی تعیین کرد. “اما آخرین پیشنهاد وی، برنامه جدید متهورانه او برای ممکن ساختن دسترسی کشورهای توسعه نیافته به مزایای فن آوری و علوم آمریکا، بود که تعجب همگان را بر انگیخت.”

مک کالو نوشت، بر خلاف طرح مارشال برای بازسازی اروپا، برنامه اصل چهار بر “انتشار دانش به جای پول” تاکید داشت. در ایران، یکی از اولین کشورهائی که اصل چهار به آن وارد شد، این برنامه اصولاً بر زمینه های توسعه کشاورزی، آب و فاضلآب و بهداشت عمومی تمرکز یافت.

بختیار در سال 1952 به عنوان عضوی از گروه خدمات بهداشت عمومی ایالات متحده به این برنامه برای ایران پیوست. بنا به گفتۀ داور اردلان، در تهران دستور العمل ها به وی و دیگر پرستاران بسیار صریح بود: “باید فارسی یاد بگیرید. باید ماشین جیپ برانید و باید خودتان برنامه خود را شروع کنید.”

بختیار که در آن زمان فارسی را به خوبی صحبت می کرد، مشکل اصلی را یاد گرفتن رانندگی یک جیپ در راه های دور افتاده ایران یافت. او به عنوان بخشی از یک واحد سیار بهداشت روستائی به تمام مناطق بختیاری سفر و کودکان را علیه بیماری ها واکسینه کرد و کارکنان محلی بهداشت را به خصوص در زمینه مراقبت های مادر و کودک آموزش داد.

بر اساس تاریخچه روابط ایالات متحده و ایران که در سال 1989 انتشار یافت، بودجه برنامه اصل چهار در ایران به سرعت از 1.3 میلیون دلار در سال 1951 به 73 میلیون دلار در سال 1953 افزایش یافت و این برنامه با کمک بیش از 300 آمریکائی و 1000 ایرانی که در اواسط دهه 1950 موفقیت های ملموسی در زمینه هائی مانند درمانی و کشاورزی به  دست آورد .

داور اردلان در بیان خاطرات خود به دست آوردها در کمک به ایران برای از ریشه کنی مالاریا در اکثر نقاط کشور تا سال 1955، احداث سیستم مدرن آبرسانی تهران، و طراحی آب و فاضلآب برای مناطق روستائی اشاره می کند.

کمک های خارجی و امداد رسانی در بلایای طبیعی 

بعدها طرح مارشال و برنامه اصل چهار دولت ترومن به برنامه کمک های جامع در قالب آژانس ایالات متحده برای توسعه بین المللی USAIDو دیگر آژانس های دولت فدرال تحول یافت که وظیفه ارائه خدمات متنوع کمک های توسعه، امداد رسانی انسانی و کمک به تسهیل مشکلات ناشی از بدهی، سپاه صلح، همکاری چالش هزاره، و رهبری در مبارزه جهانی علیه بیماری ایدز و ویروس اچ ای ویHIV را بر عهده دارند.

علیرغم فقدان روابط رسمی بین ایالات متحده و ایران، به عنوان نمونه، ایالات متحده در دسامبر سال 2003 از طریق هوا امکانات از پیش آماده کمک های اضطراری را برای امداد رسانی به هزاران قربانی زلزله ویرانگر بم به ایران ارسال داشت. USAID همچنین یک گروه امداد رسانی بلایای طبیعی را که به جستجو و کوشش های نجات کمک می کرد به اضافۀ یک واحد بیمارستان سیار با امکانات درمانی به منطقه اعزام داشت.

باقی ماندن در محل 

هلن بختیار پس ازترک برنامه اصل چهار، به اصفهان، جائیکه او عمیقاً به مردم و منطقه بختیاری وابسته بود، عزیمت کرد. در مجله خود، وی در خاطرات روزانۀ خود همراهی عشایر را در کوچ های سالانه آنان از مراتع زمستانی به مراتع تابستانی – عبور از مراتع کوهپایه ای، رودخانه های سرد، رودخانه های دارای جریان های تند – را به عنوان “یکی از نقاط درخشان زندگی خود،” یاد آور شده است.

هلن بختیار در سال 1973 در تهران درگذشت. به درخواست وی، جنازه او در یک گورستان مسلمانان، در کنار ابولقاسم در شهر توس، دفن شد.

موقعيت جغرافيايي مناطق حفاظت شده هلن بين عرض جغرافيايي 31/55 و 31/40 شمالي و طول جغرافيايي 50/53 و32 /50 شرقي در شهرستان هاي اردل، لردگان و کیار از توابع استان چهارمحال و بختياري با فاصله تقريبي 110 کيلومتري از مرکز استان واقع شده و نزديک ترين شهر به آن شهر ناغان است که در فاصله حدود 20 کيلومتري از آن قرار گرفته است. منطقه حفاظت شده جنگلي هلن داراي وسعتي حدود 40 هزار و 200 هکتار بوده که 30 هکتار آن جنگل و مابقي به صورت مرتع است.

بافت غالب منطقه جنگلي از نوع بلوط غرب است که تا ارتفاع دو هزار متري پيش رفته و بعد از آن جاي خود را به گون و دافنه مي دهد. منطقه حفاظت شده جنگلي هلن، با واقع شدن در اقليم لردگان داراي آب وهوايي نيمه مرطوب با تابستان هاي گرم و خشک و زمستان هاي نيمه سرد است.

ميانگين دما در سردترين ماه سال ( دي ماه ) به 2/4 درجه سانتي گراد، در گرم ترين ماه سال (تير ماه ) 14/19 درجه سانتي گراد و ميانگين بارندگي سالانه آن 505/9 ميلي متر است. علاوه بر رودخانه کارون با طولي در حدود 65 کيلومتر، چشمه هايي همچون برد بلند گل سفيد آب، چشمه سيبا، آب سفيد، تاگک، چشمه دل بالا، گردک، شه پير، از منابع آب اين منطقه هستند.

به دليل قرار گرفتن جاده آسفالته شهر کرد، خوزستان و جاده سرخون به لردگان و همچنين عبور جاده دورک تا پل ارمند، دسترسي به منطقه سهل و آسان است. اين در حالي است که حضور 12 هزار و 869 در 31 روستاي درون و بيرون منطقه و با ايجاد مسائلي چون چراي دام، قطع جنگل، کشت، زيرآشکوب، اسکان و توسعه روستاها نيز اجراي طرح هاي ملي چون عبور خط لوله نفت، آب آشاميدني، روستاها، خطوط انتقال برق و احداث دکل هاي مخابرات ازجمله موارد دخالت انساني و طبعا بروز مشکلات زيست محيطي منطقه هستند.

پایگاه خبری سریر ایران

https://eitaa.com/nursech

 

سریر ایران

پست های مرتبط

چرا می گوییم از شیر آب خوردیم

چرا می گوییم از شیر آب خوردیم جمعیت تهران تا زمان «آقا…

۱۲ فروردین ۱۴۰۳

در جستجوی هلن ، از بروجن تا نیویورک(قسمت نهم)

در جستجوی هلن ، از بروجن تا نیویورک تالیف: عباس بحرینی بروجنی…

۲۰ اسفند ۱۴۰۲

در جستجوی هلن از بروجن تا نیویورک (قسمت هشتم)

در جستجوی هلن از بروجن تا نیویورک (قسمت هشتم) ۶۰ سال پس…

۲۸ بهمن ۱۴۰۲

دیدگاهتان را بنویسید